سفارش تبلیغ
صبا ویژن

شفاء در قرآن

مراد از شفاء در قرآن

شفا بودن قرآن در آیات متعددی از قرآن مطرح شده از جمله در سوره‌ی اسراء می‌فرماید:
«وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِینَ وَلاَ یَزِیدُ الظَّالِمِینَ إِلَّا خَسَاراً»؛1 «و از قرآن آنچه شفا و رحمت است برای مؤمنان، نازل می‌کنیم؛ و ستمگران را جز خسران (و زیان) نمی‌افزاید.»
و در سوره‌ی یونس می‌فرماید:
«یَا أیُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَتْکُم مَوْعِظَةٌ مِن رَبِّکُمْ وَشِفَاءٌ لِمَا فِی الصُّدُورِ وَهُدىً وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِینَ»؛«ای مردم! اندرزی از سوی پروردگارتان برای شما آمده است؛ و درمانی برای آنچه در سینه‌هاست؛ (درمانی برای دل‌های شما؛) و هدایت و رحمتی است برای مؤمنان.»

منبع:  سایت‌اجتهادی‌ علوم قرآن وحدیث


ارسال شده در توسط محمدحسین اقبالی

شفا در قرآن

1. قال الامام الکاظم - علیه السّلام - : فی القرآن شفاء من کل داءٍِ   .

«مکارم الاخلاق، ص 420    »

امام کاظم - علیه السّلام - فرمود: در قرآن، شفای هر دردی است    .

  

2. قال رسول الله - صلّی الله علیه و آله - : علیکم بالقرآن فانّه الشفاء النافع و الدواء المبارک و عصمة لمن تمسّک به و نجاة لمن تَبِعَهُ   .

«جامع الاخبار، ج 1، ص 432    »

پیامبر اکرم - صلّی الله علیه و آله - فرمود: بر شما باد به کتاب خدا زیرا قرآن شفایی سودمند و داروی پربرکت است و حافظ کسی است که به آن تمسک جوید و نجات بخش کسی که از آن پیروی کند    .

 

3. قال الامام علی - علیه السّلام - : لا تستشفینَّ بغیر القرآن فانه من کل داءٍ شاف   .

«غرر الحکم، ح 10316»

امام علی - علیه السّلام - فرمود: به غیر قرآن شفا مجویید، زیرا که از هر دردی، شفا دهنده خواهد بود.

 

4. قال الامام الباقر - علیه السّلام - : من لم یُبرئهُ الحمد لم یُبرئهُ شیءٌ.

«الکافی، ج 6، ص 458»

امام باقر - علیه السّلام - فرمود: هر که را سوره حمد بهبود نبخشد، هیچ چیز او را بهبود نبخشد.

 

5. قال الامام الصادق - علیه السّلام - : شکا رجلٌ الی النبی - صلّی الله علیه و آله -  وجعاً فی صدره فقال - صلّی الله علیه و آله - استشف بالقرآن فان الله عزوجل یقول و شفاء لما فی الصّدور.

«الکافی، ج 6، ص 390»

امام صادق - علیه السّلام - فرمود: مردی به پیامبر از درد سینه شکایت کرد، پیامبر - صلّی الله علیه و آله - فرمود: از قرآن شفا بجوی زیرا که خدای عز و جل می فرماید: قرآن شفا است برای آن چه در سینه ها است.

 

6. قال رسول الله - صلّی الله علیه و آله - : خیر الدواء القرآن.

«آثار الصادق، ح 26469»

پیامبر اکرم - صلّی الله علیه و آله - فرمود: بهترین دارو، قرآن است.

7. قال الامام الرضا - علیه السّلام - : فی القرآن شفاءٌ من کل داءٍ و قال داووا مرضاکم بالصدقه و استشفوا بالقرآن فمن لم یشفِهِ القرآن فلا شفاء له.

«مستدرک الوسائل، ج 2، ص 98»

امام رضا - علیه السّلام - فرمود: در قرآن دوای هر دردی است، و (سپس) فرمود: مرض های خود را با صدقه مداوا و آنها را با قرآن شفا دهید، پس کسی را که قرآن شفا ندهد، پس هیچ شفایی برای او نیست.


 


ارسال شده در توسط محمدحسین اقبالی

4-شفا منظور بیماریهای جسمی هم است البته به شرط خلوص نیت یعنی انسان می تواند از بیماریهای جسمی به کمک قرآن شفا پیدا کند چنانچه در حدیثی وارد شده که «قال أبوعبداللَّه (ع): ما اشتکى أحد من المؤمنین شکایة قطّ و قال بإخلاص نیّة و مسح موضع العلّة و یقول «وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ...» إلّا عوفى من تلک العلة أیّة علّة کانت ...؛  
از امام صادق (ع) روایت شده است: مؤمنى بیمار نشده که در حال بیمارى با نیت خالص جاى بیمارى را مسح کند و بگوید:
«وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ...» مگر اینکه از آن بیمارى شفا یافته است ...».بحارالأنوار، ج 92، ص 54، ح 18
5- هدف نزول قرآن برای شفا بخشی و هدایت و رحمت مردم است(وَ نُنَزِّلُ...
6-ظالمین به خاطر اعمال زشتشان از شفا و رحمت قرآن محرومند
 این به دلیل آنست که وجودشان بر اثر کفر و ظلم و نفاق به شکل دیگرى درآمده است (وَ لا یَزیدُ الظَّالِمینَ إِلاَّ خَسارا)
7-تعبیر به ضمیر جمع(نُنَزِّلُ)اشاره به عظمت این کتاب بزرگ آسمانى است که خداوند نزول آن را به خودش نسبت داده مخصوصا با صیغه متکلم مع الغیر که مفهوم جمعى دارد و دلیل بر عظمت قرآن دارد
8-ننزل فعل مضارع است و دلالت بر استمرار دارد یعنی پیوسته از قرآن خیر و رحمت و برکت نازل می شود
9-کسانی که به زبان مسلمانند نمی توانند از قرآن شفا و رحمت بگیرند فقط مومنان از قرآن شفا و رحمت دریافت می کنند ( لِلْمُؤْمِنینَ)در بعضی از آیات قرآن خداوند مومنان را معرفی می کند که (الَّذینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُونَ)
آنان که به غیب ایمان دارند و نماز را برپا مى‏دارند و از آنچه روزیشان داده‏ایم انفاق مى‏کنند.(بقره آیه 3)
10-خداوند خیر محض است و از او جز خیر و رحمت نازل نمی شود (وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنینَ)
11-سرانجام کسانی که ظلم کنند و تکذیب قرآن کنند خسران است(وَ لا یَزیدُ الظَّالِمینَ إِلاَّ خَسارا) خسار در لغت به معنی کم شدن - کم کردن و هلاکت است یعنی ظالمان با انکار قرآن سرمایه و فطرت پاکشان را هلاک می کنند.


ارسال شده در توسط محمدحسین اقبالی

 

چگونه از قرآن شفا بگیریم
در سوره اسرا آیه 82 می خوانیم که( وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنینَ وَ لا یَزیدُ الظَّالِمینَ إِلاَّ خَسارا)از قرآن آنچه را شفا و رحمت مؤمنان است نازل کردیم و ستمکاران را جز زیان نمى‏افزاید
 
سوال این است که چگونه از قرآن شفا بگیریم.
توجه به نکات زیر ضروری است
1- لازم است که درباره دو کلمه شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ یک توضیح مختصری داده شود که " شفا" اشاره به" پاکسازى از عیب ها و نقص ها"، و" رحمت" اشاره به" نو سازى" است اول انسان باید از عیب ها پاک شود و بعد شروع به نوسازی باطنی کند به تعبیر دیگر سعادت از دو بخش تشکیل شده: اول (رفع تاریکی های درون) که شفا است و (جلب نعمت) که رحمت است
پس طبق این معنا کسانی می توانند از قران شفا بگیرند که از آلودگی درونی پاک شوند و شروع به نوسازی درونشان کنند
2-این داروی قرآن انسان را از انواع بیماریهای روحی نجات می دهد همچنان که در حدیثی از امام علی(ع)روایت شده که
 «فان القرآن شفاء من اکبر داء و هو الکفر و النفاق و الغى و الضلال» ، قرآن درمان بزرگ‏ترین دردهاست که کفر و نفاق و گمراهى باشد(نهج البلاغه خطبه 176)
3- شفائى که در این آیه مقصود است: شفاى عامّ و فراگیر(چه اقتصادی –دینی-روان شناسی-سیاست و...) براى همه جنبه ‏هاى زندگى است اگر کسی بخواهد می تواند تمام جنبه های زندگی اش را با قرآن وفق دهد چرا که قرآن نجات دهنده واقعی بشر است.


ارسال شده در توسط محمدحسین اقبالی

علامه بزرگوار مرحوم آیت الله حسینی تهرانی "قدس الله نفسه الزکیه" می فرماید : و از این‌ عجیب‌تر آنکه‌: قرآن‌ برای‌ ستمگران‌ نه‌ تنها کتاب‌ شفا و رحمت‌ نیست‌؛ بلکه‌ کتاب‌ خسارت‌ (زیان) و ضرر است‌؛ و موجب‌ تجرّی‌ و ازدیاد سرکشی‌ آنها می‌شود. فلهذا سریع‌تر آنان‌ را به‌ جهنّم‌ می‌کشاند.

قرآن‌ برای‌ ستمگران‌ نه‌ تنها کتاب‌ شفا و رحمت‌ نیست‌؛ بلکه‌ کتاب‌ خسارت‌ (زیان) و ضرر است‌؛ و موجب‌ تجرّی‌ و ازدیاد سرکشی‌ آنها می‌شود. فلهذا سریع‌تر آنان‌ را به‌ جهنّم‌ می‌کشاند

وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرءانِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِینَ وَ لَا یَزِیدُ الظَّـ?لِمِینَ إِلَّا خَسَارًا 1

 یعنی و ما از قرآن‌ چیزهائی‌ را نازل‌ می‌کنیم‌ که‌ آنها برای‌ مؤمنان‌ شفا و رحمت‌ است‌؛ و امّا برای‌ ستمگران‌ نیست، مگر و بال‌ و خسران‌.

ال?م‌? ذَلِکَ الْکِتَـ?بُ لَا رَیْبَ فِیهِ هُدَیً لِلْمُتَّقِینِ 2.

یعنی : الم‌ ای‌ پیامبر! آنست‌ کتاب‌ منزل (فرستاده شده)‌ آسمانی‌ که‌ در آن‌ شکّی‌ و ریبی‌ نیست‌؛ و کتاب‌ هدایت‌ است‌ برای‌ پرهیزگاران‌.

مهمّ بودن‌ این‌ مطلب‌ از این‌ جهت‌ است‌ که‌: کتابی‌ که‌ برای‌ جمیع‌ افراد بشر تا روز قیامت‌ فرستاده‌ شده‌ است‌؛ چگونه‌ امکان‌ دارد نسبت‌ به‌ بعضی‌ موجب‌ رحمت‌، و نسبت‌ به‌ بعضی‌ موجب‌ نقمت‌ شود؟! با مطالع? در خود آیات‌ قرآن‌ که‌ قرآن‌ خود را معرّفی‌ می‌نماید؛ این‌ معنی‌ روشن‌ می‌شود. و آن‌ اینست‌ که‌: قرآن‌ کتاب‌ تشریفاتی‌ و مجازی‌ و براساس‌ ساخت‌ قوّ? پندار، و واهمه‌ نیست‌ که‌: بخواهد تمام‌ صفوف‌ و طبقات‌ را بهر شکل‌ و بهر عنوان‌ بپذیرد؛ و بر عمل‌ آنها صحّه‌ بگذارد. بلکه‌ فرقان‌ است‌ و جداکنند? بین‌ حقّ و باطل‌.

شَهْرُ رَمضَانَ الَّذِی‌ أُنزِلَ فِیهِ الْقُرْءَانُ هُدیً لِلنَّاسِ وَ بَیِّنَـ?تٍ مِنَ الْهُدَی‌ وَالْفُرْقَانِ 3.

یعنی : ماه‌ رمضان‌، آن‌ ماهی‌ است‌ که‌ در آن‌ قرآن‌ فرود آمده‌ است‌، در حالی‌ که‌ این‌ قرآن‌ برای‌ مردم‌ هدایت‌ است‌، و در این‌ هدایت‌ دارای‌ دلائل‌ و براهین‌ ساطعه‌ و شواهد روشن‌ و واضح‌ است‌؛ و آن‌ کتابی‌ است‌ که‌ فارق‌ بین‌ حقّ و باطل‌ است‌.

و جدا کنند? میان‌ راه‌ سعادت‌ از شقاوت‌، و نور از ظلمت‌، و از آنجا که‌ بُرند? بین‌ حقیقت‌ و مجاز؛ و واقع‌ و اعتبار است‌: إِنَّهُ لَقَوْلٌ فَصْلٌ وَ مَا هُوَ بِالْهَزْلِ 4

 یعنی حقّا قرآن‌ گفتار قاطع‌ است‌؛ و مزاح‌ و شوخی‌ نیست‌.

بنابراین‌، صراط‌ مستقیم‌، و راه‌ انسانیّت‌ و سلوک‌ راه‌ توحید، و خروج‌ از هوای‌ نفس‌ را صریحاً بیان‌ می‌کند.

 


ارسال شده در توسط محمدحسین اقبالی

  

مطالبی برای تأمین سلامت و بهداشت جسمی:

الف: بهداشت غذایی: مانند: خوردن غذاهای پاک ، ممنوعیت غذاهای غیربهداشتی ، عدم اسراف در غذا ، دوری از گوشت مردار ، دوری از گوشت خوک و خوردن خون ، دوری از شراب.

ب: بهداشت شخصی (جسمی): مانند: وضو ، غسل ، طهارت لباس ، پاکیزگی محیط زیست و...

ج: بهداشت مسائل جنسی: مانند: ممنوعیت آمیزش با زنان در حالت عادت ماهیانه ، دوری از زنا ، دوری از لواط ، دوری از استمناء.

 


د . عسل و درمان بیماری‌های جسمی.


هـ. روزه و درمان بیماری‌های جسمی.

و. تاثیر آوای قرآن بر کاهش دردهای جسمی بعد از عمل جراحی.

حاصل سخن اینکه قرآن برای بیماری‌های اعتقادی، روحی، روانی، اخلاقی و اجتماعی به صورت مستقیم دستور دارد حتی هدف از نزول خود را نجات انسان‌ها از بیماری اعتقادی و روحی و اخلاقی می‌داند.
اما برای بیماری‌های جسمی و بهداشت فردی و اجتماعی و درمانی آن به صورت کنایه‌ای و در پرتو دستورات و در قالب باید و نباید (حرام و حلال) و هست و نیست (ارشادی) بیان کرده است.


ارسال شده در توسط محمدحسین اقبالی

3. قرآن و درمان بیماری جسمی:

 قبل از هر چیز، لازم است گفته شود؛ قرآن کتاب بهداشت و درمان و پزشکی نیست؛ بلکه کتاب هدایت و تربیت معنوی افراد و جامعه است. و اگر به مطالب پزشکی و بهداشتی و علمی اشاره‌ای کرده است به خاطر این است که:

1. راه خداشناسی را هموار کند.

2. حس کنجکاوی بشر را تحریک نماید تا در زمینه‌ی علوم تجربی رشد نمایند و در پی کشف آن برآیند.

 3. اعجاز علمی قرآن را به اثبات برساند.

4. علت مهم‌تر این که به خاطر پیوستگی نیازهای جسمی و روحی با همدیگر و تاثیر آنها بر همدیگر قرآن برخود لازم می‌داند که به بهداشت جسمی انسان نیز توجه ویژه کند زیرا در کمال روحی او تاثیر دارد لذا قرآن برای تامین سلامتی و بهداشت جسم مطالبی بیان فرموده است که اگر در حد اعجاز علمی نباشد قطعاً برخی آنها جزء شگفتی‌های علمی می‌باشد.


ارسال شده در توسط محمدحسین اقبالی

برای نمونه به برخی از آیات و تاثیرات آن‌ها بر بیماریهای روحی اشاره می‌کنیم:


1. مداومت بر قرائت قرآن کریم، نقش موثری در مقابله با استرس دارد. همچنین فهم قرآن نیز در مقابله با استرس تاثیر دارد.

2. نتیجه‌ی تحقیقی که از 60 دختر به دست آمده این است که گروهی که حداقل 6 ماه روزانه نیم ساعت به قرائت قرآن می‌پرداختند، میزان اضطراب و گرایش به افسردگی آنان به طور چشمگیری کمتر از دیگران بوده است.

3. دمیدن روح امید، و دوری از یأس و تاثیر آن در کاهش افسردگی.

4. دعوت قرآن به صبر و تاثیر آن در کاهش فشارهای روانی.

5. دعوت قرآن به توکل به خدا و نقش آن در آرامش انسان.

6. یاد خدا و آرامش دل.

7. ممنوعیت خودکشی در دین و پایین آمدن آمار خودکشی در مجامع اسلامی.

8. احترام و محبت به پدر و مادر و تاثیر آن به سلامت خانواده.

9. حجاب برای زنان و سلامتی روانی.

10. نماز و آرامش روانی.

11. ازدواج و تشکیل خانواده و تأمین آرامش فردی و سلامت محیط اجتماع.

12. ممنوعیت سوء ظن، تجسس و غیبت، و اثرات آن بر سلامتی جامعه و شخصیت افراد.

 

به عبارت دیگر می‌توان گفت: همه‌ی دستورات الهی به نوعی برای آرامش فردی و اجتماعی و رشد و بالندگی فرد و جامعه آمده است.

 


ارسال شده در توسط محمدحسین اقبالی

2. قرآن و درمان بیماری‌های روحی
برای رعایت اختصار به دو بخش از این بیماری‌ها می‌پردازیم:
بدون شک بیماری‌های روحی و اخلاقی انسان، شباهت زیادی با بیماری‌های جسمی او دارد. هر دو کشنده است. هر دو نیاز به طبیب و درمان و پرهیز دارد. قرآن نسخه حیات بخشی است برای آنها که می‌خواهند با کبر، غرور، حسد و نفاق به مبارزه برخیزند. و همچنین برای برطرف کردن ضعف‌ها و ترس‌ها، اختلاف‌ها و پراکندگی‌ها و برای کسانی که عشق به دنیا و وابستگی به مادیات و تسلیم بی‌قید و شرط در برابر شهوت‌ها می‌باشند، شفا بخش است.

حضرت علی(ع) درباره شفا بخش بودن قرآن می‌فرماید:
«از این کتاب بزرگ آسمانی برای بیماری‌های خود شفا بخواهید و برای حل مشکلاتتان از آن یاری بخواهید، چرا که در این کتاب درمان بزرگترین دردها است؛»
بهترین دلیل برای اثبات این کلام که قرآن برای بر طرف ساختن بیماری‌های اخلاقی شفا بخش است؛ مقایسه وضع عرب جاهلی با تربیت شدگان مکتب پیامبر(ص) در آغاز اسلام است. چگونه آن قوم جاهل و نادان که انواع بیماری‌های اجتماعی و اخلاقی سر تا پای وجودشان را فرا گرفته بود. با استفاده از این نسخه شفا بخش نه تنها درمان یافتند، بلکه آنچنان نیرومند و قوی شدند که هیچ نیروی نمی‌توانست در مقابلشان ایستادگی کند.
ب. بیماری‌های روانی:
برخی از روانشناسان با تحقیق در آیات قرآن دریافته‌اند که قرآن تاثیرزیادی بر روان انسان می‌گذارد و شفابخشی قرآن را با علوم تجربی مقایسه نموده‌اند. و نتایج حاصل از آن تحت عنوان تاثیر قرائت قرآن بر بهداشت روانی انسان منتشر شده است:
آری دستورات و توصیه‌های قرآن، تاثیر بسزایی در بهداشت روانی فردی و اجتماعی انسان می‌گذارد. تا جایی که می‌توان گفت: عمل به توصیه‌های قرآن، بالاترین و بهترین نسخه‌ی بهداشت روانی است که برای خود پیچیده‌ایم.


ارسال شده در توسط محمدحسین اقبالی

در اینجا لازم است به چند مطلب اشاره شود:

الف: مفهوم‌شناسی:
واژه «شفاء» به معنای صحت و سلامت است و در مقابل بیماری، عیب و نقص می‌آید.

ب: بیماری‌های انسان:
با بررسی ابعاد مختلف انسان در می‌یابیم: نمی‌توان برای انسان فقط بیماری جسم را در نظر گرفت و در بهبودی آن تلاش کرد بلکه انسان دارای دو بعد جسمی و روحی می‌باشد که هر کدام ممکن است در معرض بیماری قرار بگیرند و بیماری هر کدام موجب اختلال در کارائی ابعاد دیگر انسان می‌شود. لذا می‌توان بیماری‌های انسان را به سه نوع تقسیم کرد:

1. اعتقادی؛ 2. روحی ـ روانی؛ 3. جسمی.
برای توضیح بیشتر، ضرورت دارد به هر کدام از آنها به صورت جداگانه پرداخته شود.

1.قرآن و درمان بیماری‌های اعتقادی
نزول قرآن در مرحله‌ی اول برای درمان بیماری‌های اعتقادی مردم بوده تا آنها را از شرک و کفر و تاریکی‌ها به توحید و اسلام و روشنایی رهنمون سازد؛ در آیات متعددی به این مسئله پرداخته شده که هدف قرآن این است که شما را از ظلمت جهل به نور دانش، از کفر به نور ایمان، از ظلمات ستمگری به نور عدالت،‌ از فساد به صلاح، از گناه به نور تقوی رهبری کند.

امراض اعتقادی و قلبی از امراض جسم شدیدتر است. لذا قرآن شفاء و رحمت است؛ یعنی برای امراض اعتقادی مانند کفر، نفاق، شرک، درمان می‌باشد و در نفوذ معرفت و شناخت، توحید و ... در قلب رحمت است.


ارسال شده در توسط محمدحسین اقبالی